• جملات عاشقانه ی جدید

    هیچ حسرتی در دنیا یکجا جمع نمیشود

    مگر در این سه واژه ی کوتاه:

    او... دوستم... ندارد...!

     

    عزیز کرده ی ِ شعرهایم

    خواستم بگویم ” بی تو... ”

    نفس ِ شعر بند آمد!

    من که دیگر

    جای ِ خود دارم...

     

    روی شیشه تب دار تورا ها کردم اسم زیبای تورا بانفسم جاکردم شیشه بدجور دلش ابری شد شیشه را یک شبه تبدیل به دریاکردم باسرانگشت کشیدم به دلش عکس تورا عکس زیبای تورا سیر تماشا کردم..

     

    دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد

    چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

    آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت

    وه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

    اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار

    طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد

     

    بی انصاف

    یا خوشگل باش یا مهربون

    هر دوتاش با هم انصافا انصاف نیست!

     

    یکی را دوست میدارم

    ولی افسوس؛

    او هرگز نمیداند...

    نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من

    که او رادوست میدارم

    ولی افسوس

    او هرگز نگاهم را نمیخواند..!

    (خدایا بدادم برس..)

     

    من هنوزم نگرانم که تو حرفامو ندونی...

    این دیگه یه التماسه من میخوام بیای بمونی...

    استاد داریوش'

     

    با آمدنت کوهی ازامید را به زندگی ام آوردی وحالا با رفتنت آتش درقلبم روشن کردی که همه ی عمرم راباید درآن بسوزم، ولی همچنان آروزی من خوشبختی توست.


  • Comments

    No comments yet

    Suivre le flux RSS des commentaires


    Add comment

    Name / User name:

    E-mail (optional):

    Website (optional):

    Comment: